دو سازنده ی برنامه ی تلویزیونی به دنبال یک مصاحبه جنجالی هستند که از طرف سازمان "سیا" مصاحبه ای با رهبر کره شمالی "کیم جون اون"  پیشنهاد می شود ولی آنها باید کاری سخت تر از این را انجام بدهند.

همانطور که می دانید داستان کلی درمورد نقشه ی کشتن رهبر کره شمالی است. این فیلم به دلیل دردسر هایذکرررررررری که از طرف هکرهای کره شمالی برای شرکت تهیه کننده (سونی پیکچرز) ایجاد شده بود بسیار معروف شد.

ژانر این فیلم طنز می باشد اما در پس  این فیلم طنز (!) سیاست موج میزند. سیاستی که سال هاست از طرف هالیوود در برابر کشورهای مخالف از جمله کشور ایران و.... نشان دادن آمریکا به عنوان کشور برتر و نجات دهنده بشر و نشان دادن کشور مخالف بصورت ساختگی و اشتباه و وحشی و هر صفت بدی که فکرش را بکنید.

این فیلم از نظر محتوا کاملا خالی ست. شاید بتوانید آنرا با فیلم های بی محتوا اما پرطرفدار تاریخ سینما مثل رامبو مقایسه کنید البته به اضافه ی قسمت کمی طنز.

امتیاز فیلم به دلایل سیاسی بیش از حد بالا بود، برای مثال در روز اول امتیاز سایت IMDB برابر 9.9 بود که به مرور با اضافه شدن نقدهای مخالف نمره ی آن پایین آمد.

امتیاز نقدونی:

10 / 4

سریال Arrow یکی از سریال های بر مبنای کمیک های DC میباشد که از شبکه CW در حال پخش است

تابحال دو فصل کامل از این سریال پخش شده، و آخرین قسمتی که از آن منتشر شد نیمه فصل سوم بود.

حال وقت آن است که به برخی از بخش های قابل ذکر از این سریال بپردازیم، اکثر این اطلاعات بر اساس کمیک های دیگر می باشد.

متنی که در ادامه مطلب می باشد حاوی اسپویلرهای شدید داستانی است.

عشق و نفرت را نمی توان نقطه ی مقابل یکدیگر قرار داد، عشق در لحظه ای به وجود می آید، نفرت هم می تواند در لحظه ای بوجود بیاید. اینها هر لحظه ممکن است به یکدیگر بدل شوند و یا در ظاهر یکی باشند و در باطن دیگری.

داستان "ملیفیسنت" پاراگرف ابتدایی را در قالب یک داستان قدیمی با تغییرات بسیار بیان می کند. اکثرا همه ی ما داستان زیبای خفته را شنیده ایم، دختری زیبا روی که توسط یک جادوگر شیطانی طلسم می شود و تنها راه رفع این طلسم، عشق واقعی است. راه حل در این داستان هم همین است اما اینبار داستان از زاویه ای دیگر بیان می شود.

نور و تاریکی، بهشت و جهنم، اینها نشانه هایی هستند از تقابل میان خوب و بد.

اما این باعث نمی شود که هرکس در نور است از نور باشد و هرکس در تاریکی ها باشد، تاریک باشد. اینهارا می توان در انیمیشن "شمشیر بهشتی" دید. درست است داستان کلی این انیمیشن کلیشه ای بنظر می رسد اما نکاتی در انیمیشن گنجانده شده که داستان را از آن حالات همیشگی در می آورد.

داستان از این قرار است که در یک قبیله شمشیری به نام "شمشیر بهشتی" وجود دارد که بسیار قدرتمند است و در صورتیکه کسی جز فرد برگزیده از آن استفاده کند، شمشیر اورا آرام آرام به کشتن می دهد. رئیس این قبیله معتقد بوده که اگر او پسری داشته باشد آن فرد برگزیده است و اصلا به دختران خود توجه نمی کند. در حالیکه دو دخترش از بهترین جنگجویان هستند او از دختر بزرگترش می خواهد که شمشیر را در زمان حمله ی شاه بوهان، که برای گرفتن شمشیر به آنجا آمده، این شمشیر را به فرد برگزیده برساند و....

طبقه ی حساس ساخته ی کمال تبریزی و با هنرمندی رضا عطاران، یکی دیگر از فیلم هایی است که می خواهد افرادی را به تصویر بکشد که در قالب دین، دست به هرکاری می زنند، اما اینبار داستان جور دیگری روایت می شود و طبق کلیشه های همیشگی نیست.

داستان درمورد مردی بسیار متعصب و غیرتی است که پس از فوت همسرش به اصرار فرزندانش به سفری که از قبل پیش رو داشته می رود و پس از بازگشتش با مشکلی مواجه می شود که زندگی او را بهم می ریزد، در قبری که زنش خاک شده بود، به جای او در طبقه ی دوم قبر، مردی دیگر را خاک کرده اند. حال او می خواهد که جنازه ی این مرد را از قبر خارج کند که در این میان مشکلات زیادی در راه است که او با راه حل هایی می خواهد آنرا حل کند اما همه چیز به اینجا ختم نمی شود.

تنها چیزی که در دنیا به سرعت می تواند روی دیگر افراد را نشان دهد و زندگی هارا از این رو به آن رو کند، پول است، پول ممکن است گاهی مایه ی بدبختی هم بشود، می تواند تمام روابط را از بین ببرد، هیچکس نمی تواند بگوید که پول مطلقا مایه ی بدبختی و یا مطلقا مایه ی خوشبختی افراد است.

خط ویژه روایت مردی است که تصمیم می گیرد با همسرش و برادر زنش، دست به یک دزدی ده میلیاردی بزنند، آنهم از طریق هک کردن سیستم بانکی و انتقال پول ها از حساب یک کله گنده به حساب خودشان، همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه شماره حساب نهایی را اشتباه وارد می کنند و پول به حساب مشترک دو دوست که لنگ 5 میلیون هستند ریخته می شود و از اینجاست که چالش ها شروع می شود و تعقیب و گریز ها، جنجال ها و داستان هایی که در این بین پیش می آیند داستان را پیش می برند.

رد کارپت ساخته ی رضا عطاران، روزهای انتهایی ماه رمضان به روی پرده سینما رفت، این عنوان توسط بسیاری از منتقدین مورد توجه قرار گرفت، و بسیاری هم ایرادات کلی به این فیلم وارد می کردند. در هر صورت نصیحت همیشگی ما در مورد فیلم ها، به شما این است "شنیدن کی بُود مانند دیدن"

داستان "رد کارپت" از این قرار است که مردی که عاشق سینما و فیلم است و تا بحال چندین مورد بازیگری سیاه لشگر نیز انجام داده است، می خواهد به جشنواره کن برود تا کارگردانان مشهور جهانی مثل "وودی آلن" را از نزدیک ببیند و فیلمنامه ی خود را برای ساخت به یکی از این کارگردانان پیشنهاد کند. سفر او با موفقیت انجام می شود اما چالش هایی که در شهر "کن" برای او اتفاق می افتد ادامه ی داستان را پیش می برد.

دوباره فیلمی از کمیک های "مارول" که اتفاقا دوباره دومین قسمت است. نام این فیلم "کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان" است. ابتدا اجازه دهید کمی از گذشته، از "کاپیتان آمریکا: آخرین انتقام جو" بگوییم، جایی که اکثر داستان در دهه 40 میلادی می گذرد. اما داستان در کنار جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد. یک انسان مورد آزمایش قرار گرفته به نام "اشمیت" می خواهد با نابودی اکثر دنیا حکومت آنرا بر عهده بگیرد و این طرز فکر حاصل سرمی تکامل نیافته است که به او تزریق شده.

استیو راجرز پسری جوان است که در جریان جنگ جهانی دوم میخواهد به ارتش برود اما به دلیل ضعف جسمانی از جنگ معاف می شود. دکتری که سرم "اشمیت" را پیش از این ساخته بود، اینبار پس از تکامل آن تصمیم می گیرد این سرم را به استیو تزریق کند، این باعث می شود او مردی قوی و تقریبا ضدضربه شود که طی جریانتی به کاپیتان آمریکا تبدیل شده و دست آخر با اشمیت می جنگد و او را می کشد (انتهای تمام داستان های قهرمانی تاکنون که چنین بوده)

دو شرکت کمیک DC و Marvel سال هاست که با قهرمان هایشان و داستان های جذاب هرکدام، با جذب طرفداران، با یکدیگر رقابت می کنند، اما چه کسی برنده بوده؟ بدون شک با توجه به تیتر مطلب قرار نیست که در مورد کمیک های دو شرکت صحبت کنیم و دست آخر متوجه شویم که کدامیک بهتر است یا کدامیک طرفدار بیشتری دارد؟

در اینجا ابتدا صحبتی کوتاه در مورد بخش سینماتیک این دو شرکت داریم، شاید در این مورد بتوان پیروز میدان را با توجه به فروش بلیط های هر فیلم، معلوم کرد. از جمله فیلم های مشهوری که شرکت DC تا بحال منتشر کرده است، می توان سه گانه ی بتمن، و man of steel را نام برد، (البته فیلم های دیگری از جمله فانوس سبز، سوپر من، و چند فیلم دیگر از بتمن و واندر وومن نیز هست) شرکت Marvel هم که جدا از سه گانه ی spider-man تابحال دو فیلم دیگر The Amazing spider-man هم منتشر کرده که به نوعی عنوان مرد عنکبوتی را از سر گرفته. همچنین فیلم های iron man، هالک، و کاپیتان آمریکایی (منتظر نقد این عنوان باشید)، را ساخته. 

یکی دیگر از انیمیشن های موزیکال سال 2014 ریو 2 می باشد.

این انیمین داستان پرنده ای آبی را نقل می کند که یک انسان یه نام لیا، اورا بزرگ کرده و حالا او در نسخه ی دوم این انیمیشن خانواده دارد و در شهر ریو دژانیرو برزیل زندگی میکند.

لیا و همسرش که هردو از دوست داران واقعی محیط زیست هستند به جنگل های آمازون سفر کرده اند تا پرنده ای که چندین ماه از او مراقبت کرده اند را به آغوش جنگل باز گردانند که یک گونه از پرنده های آبی (هم نوعان "آبی" که فکر میشد در حال انقراض است) را می بینند و این خبر را در تمامی خبرها منتشر میکنند. آبی و خانواده اش هم که این خبر را می شنوند تصمیم می گیرند به آمازون بروند تا هم لیا و همسرش را ببینند و هم، همنوعان خود را.

این روزها بسیار از فیلم ها و انیمیشن ها از نبود یک داستان قوی و جدید رنج می برند، متاسفانه اینبار "ماپت ها" هم درگیر این مسئله هستند، اما راه های نجاتی در فیلم گنجانده شده است که داستان تکراری این فیلم را می توان بواسطه آن نادیده گرفت. ماپت ها همیشه معروفیتشان ابتدا در شخصیت های عروسکی بوده و در کنار آن موزیکال بودن فیلم های آن که نکته ی بسیار مهمی است. در بهترین شرایط وقتی همه در اوج خوشحالی هستند آواز میخوانند، حتی وقتی در بدترین شرایط هستند هم شعر خواندن موثرترین راه برای عنوان این شرایط است.

قسمت دوم - نگاهی به برنامه های تلویزیون در ماه رمضان

برنامه های زیادی از شبکه های مختلف به مناسبت ماه رمضان از سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال پخش هستند

اما محبوب ترین آنها برنامه ی ماه عسل (شبکه 3) و جشن رمضان (شبکه 5) می باشند. هرکدام در نوع خود ایده هایی دارند که برنامه را برای مخاطب جذاب می کند.

برنامه ماه عسل با اجرای "احسان علیخانی" چند سالی است که از شبکه ی سه پخش می شود و امسال هم طبق روال ادامه داشت، هرچن بین این چند سال وقفه هایی برای ممنوع التصویر بودن مجری وجود داشت، که این خود باعث شد مردم تحریک به دیدن این برنامه شوند. این برنامه ابتدای امر بسیار بهتر از حالا بود، کل این برنامه ی حول محور داستان مهمانی که دعوت شده می چرخد و گاها میان برنامه هایی مربوط به موضوع روز هم پخش می شود.

 این نقد در دو قسمت ارائه خواهد شد، ابتدا سریال ها و مجموعه ها، سپس برنامه ها

سریال های امسال که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شوند:

مدینه، فاخته، هفت  سنگ، شاید برای شما هم اتفاق بیافتد

صادقانه بگویم که ابتدای امر فاخته را یک قسمت هم ندیدم پس حرفی در موردش ندارم

مدینه را هم که قسمت های کمی دیدم اما در این قسمت ها چیز چشم گیری ندیدم اما با پرس و جو متوجه شدم که سریال فاخته از نظر اکثریت سریال بدی نیست و مدینه هم سریالی است که مخاطبینی که من پرس و جو کردم تنها شکایتشان همان شکایت رایج از فیلم های سیروس مقدم است، همه چیز سیاه و غم انگیز است و هر بدبختی که فکرش را بکنی سر نقش های فیلم می آید.

ادامه مطلب فراموش نشود.. !!

هرچیز در فیلم های هالیوودی دیده اید را بعلاوه ی یک مسابقه ی ماشین کنید

جواب فرمولتان می شود = need for speed

عشق، نفرت، انتقام، رقابت، همه ی اینها در مسابقات خیابانی و غیرمجاز ماشین های پرسرعت اتفاق می افتد

چیز جدیدی در فیلم نمی بینید، یک نفر ساعت هارا با یک نفر دیگر می گذراند، ابتدا میخواهد کاری کند که او را از این سفر منصرف کند اما بعد از اینکه یک حرکت جالب از او می بیند عاشقش می شود. 

فیلم سینمایی نوح

سال 2014

داستانی تاریخی با چاشنی اکشن ها و عاشقانه ها

در فیلم نوح داستان حضرت نوح روایت می شود که بسیاری از آن جنبه ی تخیلی دارد تا روایت یک داستان تاریخی

بخش های بسیار متعددی از داستان این پیامبر در این فیلم تحریف شده است حتی بخش هایی که در قرآن آمده است (حتی بخش هایی از انجیل)

ادامه نقد در ادامه مطلب...

فیلم گناهکاران ساخته ی فرامرز قریبیان یکی از جدیدترین فیلم هایی است که در بازار عرضه شده است

داستان این فیلم داستان حل معمای قتل دختر یکی از سرهنگ های پلیس است که توسط دوتن از همکارانش پیگیری می شود، یکی از آنها روانگر (رامبد جوان) که یک پلیس جوان است و دیگری تدیّن (فرامرز قریبیان) که پلیسی کهنه کار است اما بخاطر رفتارهای خشونت آمیزش با مجرمین ترفیع درجه نمی گیرد، در این میان این دو نفر با هم همکار هستند تا قاتل دختر سرهنگ را پیدا کنند که ....

داستان فیلم در حد یک فیلم جنایی پلیسی ایرانی بسیار عالی بود، اما تدوین در بسیاری از موارد دچار مشکل بود. در مورد بازی بازیگران هم فرامرز قریبیان قیافتن به این نقش می خورد اما تن صدایش اصلا بدر این کار نمی خورد. دیالوگ هایی که حذفشان هم زیاد تاثیری بر فیلم نداشت چندتایی بودند که همین ها باعث میشد برخی از والدین زمان دیدن فیلم تعجب کنند که این فیلم در سینما ایران اکران شده؟؟؟

در کل فیلم های جنایی پلیسی در سینمای ایران کم است یا اگر هم هست زیاد چنگی به دل نمی زند اما گناهکاران فیلمی بود که نشان میداد ایران توانایی ساخت فیلم های پلیسی خوب هم دارد

امتیاز:

10 / 7

در ورزش های رزمی مثل کونگ فو قوانینی برای کسانی که این مهارت را فرا گرفته اند تعیین می شود که نباید از این قوانین سرپیچی کند و در صورت سرپیچی از این قوانین از گروه اخراج می شود، از جمله ی این قوانین این است که فرد موردنظر نباید از زور و مهارت خود در اجتماع استفاده کند و یا برای انتقام های شخصی و...

این فیلم داستان مردی را نشان می دهد که در یکی از این کلاس ها استاد است و یکی از شاگردانش همسرش است، یک شب وقتی که او به خانه باز می گردد با جسد همسرش مواجه می شود، او در پی پیدا کردن قاتل همسر خود دست به کارهای خطرناکی می زند و یک تنه به جنگ دشمنان می رود اما...

در بسیاری از موارد دیده می شد که در هنگام زدن برخی ضربه ها فیلم به حالت slow motion در می آمد این موارد آنقدر زیاد بود که بتوان به آن ایراد گرفت، به نظر می آید که این مورد بخاطر اشکال درفیلمبرداری و تدوین بوده و برای پوشاندن عیب های این صحنه به این صورت در می آمده

در کل فیلم   Ninja Shadow Of a Tear فیلم خوبی بود مخصوصا با شروع خوبی که داشت و در مورد فن نینجا در ژاپن و آسیای شرقی توضیح داده شد

امتیاز:

10 / 7 

این فیلم در مورد سلمان، طلبه ای است که می خواهد با دختری ازدواج کند اما اتفاقی که برای برادر زن آینده اش می افتد اورا کمی مردد می کند و... [خلاصه ی داستان جوری نوشته شده است که داستان اصلی فاش نشود]

مهدی پاکدل نقش اصلی این فیلم را بازی می کرد که تقریبا نقشش را خوب ایفا کرده بود بجز لهجه که گاها فراموش می شد

بهترین بازی را در این فیلم هومن سیدی انجام داده بود که نقش برادر زن آینده ی سلمان را داشت

داستان فیلم هم کمی تکراری بود فقط حاشیه های فیلم کمی تغییر کرده بود

در کل مصنوعی بازی کردن برخی از بازیگران و بی دقتی در تدوین از بزرگترین مشکلات این فیلم بود

امتیاز:

10 / 5

در کشورهایی که آیین مسیحیت در آنها رواج دارد (بیشتر در آمریکا و کانادا) و کسانی که مسیحی هستند آخرین پنجشنبه ماه نوامبر هر سال(در کانادا دومین دوشنبه اکتبر) را به عنوان روز شکرگزاری جشن می گیرند، در این جشن مرسوم است که دور هم جمع می شوند و بوقلمون می خورند، مانند عید نوروز ما ایرانیان که مرسوم است دور هم جمع می شویم و سبزی پلو با ماهی می خوریم. این جشن و رسم و رسوماتش ریشه ی دقیق تاریخی ندارد

انیمیشن Free Birds در مورد بوقلمون هایی است که به آنها غذا می دهند تا چاق شوند و سپس بهترین آنها را برای فروش می برند و بوقلمون های دیگر می گویند که خوش بحالش که به بهشت بوقلمون ها می رود، اما از این میان یکی از بوقلمون ها کمی باهوشتر از بقیه است و میداند که قرار است چه اتفاقی بیافتد روزی نوبت او می شود ...

این انیمیشن با نگاهی دیگر نسبت به این روز را که مردم به راحتی یک بوقلمون را برای دور هم جمع شدن و شکر خدا برای نعماتش می کـُـشند، به تصویر کشیده است و به خوبی توانسته این کار را انجام دهد، همچنین بخش های طنزی هم در این انیمیشن گنجانده شده که این انیمیشن را بهتر از قبل می کند.

در کل، با همه ی اینها این انیمیشن تم اصلی تکراری داشت و شما را به یاد انیمیشن Chicken Run می انداخت

امتیاز:

10 / 7

داستان انیمیشن Frozen درباره ی دختری است که قدرتی دارد که می توانید هرچیزی را به یخ تبدیل کند اما هیچکس به جز خودش و پدر و مادرش از این ماجرا خبر ندارند حتی خواهر کوچکترش، همچنین او نمی تواند قدرتش را کنترل کند و امکان دارد به کسی صدمه بزند برای همه همه را از خود دور می کند و...

این انیمشن با موزیک هایی که میان آن اجرا می شود جذابیت بسیاری دارد مخصوصا این جذابیت به خاطر جلوه های ویژه ی چشم نواز و آهنگ های بسیار عالی آن است

صداپیشگان دو شخصیت اصلی این انیمیشن idina menzel و Kristen Bell هستند 

این انیمیشن برنده بهترین انیمیشن از Golden glube و بهترین آهنگ "Let it Go" با صدای "Idina Menzel" شد

در کل فقط میتوان در مورد این انیمیشن گفت که بهترین انیمیشن سال 2013 بود (2013 در پرده ی سینما اکران شده است) 

امتیاز:

10 / 9