loading...
نقدونی
تابلوی اعانات (پست ثابت)

لطفا سایت مارا به دوستانتان معرفی کنید

می توانید با عضویت در سایت مطالب خود را برای ما بفرستید

====شروع به کار نقدونی====

علی سمیعی بازدید : 135 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)

طبقه ی حساس ساخته ی کمال تبریزی و با هنرمندی رضا عطاران، یکی دیگر از فیلم هایی است که می خواهد افرادی را به تصویر بکشد که در قالب دین، دست به هرکاری می زنند، اما اینبار داستان جور دیگری روایت می شود و طبق کلیشه های همیشگی نیست.

داستان درمورد مردی بسیار متعصب و غیرتی است که پس از فوت همسرش به اصرار فرزندانش به سفری که از قبل پیش رو داشته می رود و پس از بازگشتش با مشکلی مواجه می شود که زندگی او را بهم می ریزد، در قبری که زنش خاک شده بود، به جای او در طبقه ی دوم قبر، مردی دیگر را خاک کرده اند. حال او می خواهد که جنازه ی این مرد را از قبر خارج کند که در این میان مشکلات زیادی در راه است که او با راه حل هایی می خواهد آنرا حل کند اما همه چیز به اینجا ختم نمی شود.

حاج آقا کمالی (رضا عطاران)، مردیست که بسیار غیرت دارد و در میان داستان چندین بار این موضوع نشان داده می شود. اما در فیلم با نشان دادن نکاتی بسیار ریز می خواهد به ما بفهماند که این مرد در زمان حیات همسرش اهمیت آن چنانی به او نمیداده است ولی حالا که او مرده است برای یک موضوع خود را به آب و آتش می زند. اینکه او به همسرش اهمیت نمیداده در انتهای فیلم کاملا بیان می شود اما در میان فیلم هم به این موضوع اشاره دارد. او هر وقت خواب همسرش را می بیند او یک دستکش در دستش است (دستکشی که برای شستن ظرف ها استفاده می شود) یا همیشه در حال انجام کارهای خانه است، آشپزی می کند، اتو می کشد. در یک سکانس هم گردنبندی که گردن اوست مانند طناب دار است.

در این میان جدا از بخش های اصلی داستان و نکاتی که اشاره ای به آنها می شود، یکسری مشکلات اجتماعی در قالب طنز ذکر می شود، از سنگ قبر نویسان با شعرهای تکراری شان گرفته تا مردم و حرف چرخیدن میان کل محله و.... که اینها خود نیز بخش بسیار کوچکی از داستان را تا انتها می سازند.

در بعضی از قسمت های فیلم نیازی نبود که داستان کاملا ذکر شود چون در ادامه معلوم بود که چه خواهد شد، طبقه حساس از این قسمت ها با سربلندی به بیرون آمد و توانست بخوبی مواردی که نیاز نیستند را حذف نماید و سپس داستان را جوری ادامه دهد که مخاطب کاملا متوجه ماجرا شود.

اما با همه ی اینها در فیلم بخشی بود که بنظر تبلیغاتی می آمد. قسمتی کاملا غیر ضروری و دور از داستان. یکی از دوستان کمالی، همیشه با موبایلش در حال گرفتن فیلم بود، حتی زمانیکه در استخر بودند او با موبایلش در آب نیز فیلم می گرفت. بدون شک کسی که کوچکترین اطلاعی در مورد موبایل های امروزی داشته باشد، با یک نگاه متوجه می شود که موبایل این شخص برند "سونی" می باشد، و سونی یکی از سردمداران تلفن های ضدآب است. پس می توان به وضوح دید که در این بخش یک تبلیغات از موبایل های برند سونی را شاهد هستیم که بنظرم این کار در فیلم های حرفه ای کمی باعث آزار مخاطب می شود، البته نه مخاطبانی که فقط فیلم را می بینند، بلکه اکثرا کسانی که در اینکار سررشته ای دارند یا به طور حرفه ای سینما را دنبال می کنند.

در کل طبقه حساس با ذکر داستانی متفاوت از افراد به اصطلاح ریاکار، که در ظاهر انسان هایی با شاخصیت هستند ولی در مواقع خاص خود واقعیشان را نشان می دهند و برای اهداف شخصیشان هرکاری می کنند، شاید توانست توجه خیلی را به خود جلب کند، اما از طرفی شاید برای قشری از جامعه نیز توهین محسوسی به حساب می آمد که آنها نیز به مخالفت با فیلم پرداختند، اما من در قالب یک منتقد باید نظر کلی خود را در مورد فیلم بگویم، نظر کلی و کاملا بی طرفانه. تنها اشکالی که می توانستیم به فیلم بگیریم برخی سکانس های غیرضروری بود که شاید اکثرا آزاردهنده هم بودند.

 

امتیاز:

 

10 / 7

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
نقدونی مرجع نقد و منتقدین، دانلود و سرگرمی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 82
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 100
  • بازدید ماه : 215
  • بازدید سال : 847
  • بازدید کلی : 14,854
  • کدهای اختصاصی