عشق و نفرت را نمی توان نقطه ی مقابل یکدیگر قرار داد، عشق در لحظه ای به وجود می آید، نفرت هم می تواند در لحظه ای بوجود بیاید. اینها هر لحظه ممکن است به یکدیگر بدل شوند و یا در ظاهر یکی باشند و در باطن دیگری.
داستان "ملیفیسنت" پاراگرف ابتدایی را در قالب یک داستان قدیمی با تغییرات بسیار بیان می کند. اکثرا همه ی ما داستان زیبای خفته را شنیده ایم، دختری زیبا روی که توسط یک جادوگر شیطانی طلسم می شود و تنها راه رفع این طلسم، عشق واقعی است. راه حل در این داستان هم همین است اما اینبار داستان از زاویه ای دیگر بیان می شود.