اندر حکایات خرید یک بازی

آقا کار ما مغازه دارا خداییش بساطی داره، یه موقعی که بازی نمیاد ما باید شاهگوش و شوخی کردم بفروشیم تا یه بازی بیاد ما یکم بفروشیم تازه چی!! طرف میاد بخره، آقا این بازیش چجوریه؟؟ قشنگ هست؟؟؟ میگن مراحلش خیلی خوب نیست، نمیدونم بخرم؟؟ نخرم؟؟

بعد میره یه دوری می زنه بیرون وایمیسه زنگ میزنه به رفیقاش ببینه بازیرو دارن که بهش بدن اگه داشتن که میاد میگه آقا من میرم پول بیارم، با اینو برام بذار کنار میام میخرم و...

اگر هم بهش بازی رو ندن (شاید واقعا نداشته باشن) میاد تو و قصد خرید میکنه، جعبه ی بازی رو نگاه می کنه، بیست بار اینور اونورشو می خونه بعد نوبت به خرید می رسه.

خب حالا چند هست؟؟ 20 تومن؟؟؟ چرا انقدر زیاد؟؟؟ مغازه بالایی میده 10 تومن ولی خب من میخواستم از شما بگیرم ایندفعه؟؟ خب 20 تومن آدم یکم دیگه میذاره روش ارجینالشو میخره (با وضعیت عالی دلار تقریبا میشه گفت بازی های ارجینال حدود 200 تومن به بالا هستن) تخفیف نداره؟؟ من همیشه از شما میخرم و این حرفا که گاها مغازه دارا شاید یکم نرم بشن و از سودشون یکم بزنن و بدن 19 تومن که این 1000 تومن تاثیر بسیار مثبتی داره که در برخی مواقع دیده شده که مشتری پس از این هزار تومن شروع به گرفتن تخفیف های بالاتر می کند و به 15 تومان هم می رسد.

البته این قبیل تخفیف ها برای مواقعی است که صاحب مغازه در مکان حضور داشته باشد و خدا نکند روزی برسد که کس دیگری جز صاحب مغازه در محل حادثه باشد و آنوقت است که یکی از طرفین یا در مواقعی هردو طرف معامله ناراضی از این کشمکش خارج می شوند

مشتری می گوید که آقا ده دقیقه ی پیش آمدم به 15 راضی شدن من رفتم پول بیارم الان شد 20؟؟؟ طرف آنسوی دخل هم که این حرف ها سرش نمی شود و فقط به قیمت پشت جلد نگاه می کند و قیمتش و مقطوع است هم می گوید که نه همین 20 تومن است، تخفیف نداره، هروقت خودش بود بیا تخفیف بگیر و از این حرف ها که اگر بی طرف به این جدل نگاه کنی حق را می توان به هردو داد و واقعا نمیشود قضاوت کرد که حق با چه کسی است و آیا تخفیف داده بشود یا نه؟؟؟

بعد از مسئله ی تخفیف در خرید، نوبت به حساب کردن می رسد که گاها دیده شده 2000 تومان آخر را با پول خرد می دهند که طرف سر همین قضیه هم بگوید اگر نیست باشه بقیشو بعدا بیار یا از این حرفا. بعضی هم که کارت می دهند که وقتی می خواهند رمزش را بگویند بسیار سر به زیر می شوند و با خجالت، زیر لب رمز را می گویند، بعد از اینکه رسید را هم به او میدهی می گوید که "ااااااا آخرشم همون 15 کشیدی ؟؟؟ 13 می کشیدی مشتری شیم دیگه!!!!"

خلاصه بازی را بر میدارد و می رود و مغازه دار هم در دفتر فروش های روزانه اش می نویسد

"PC COD      15/___"

 که البته این خط پس از ممیز به معنای صفرهای باقی مانده تا انتها می باشد که در اینجا به علت نبود امکانات خط را صاف کشیدیم و انتهایش را رو به فضا و رها نکشیدیم.

بعد از یک روز چند حالت دارد:

1- مشتری از بازی خود راضی است و خوشحال از اینکه پول مفت به کسی نداده و بازی خوبی هم دارد و تمام تلاشش را می کند تا بازی را تمام کند و دوباره بسوی مغازه حمله کند و تخفیف ها را پارو کند.

2- مشتری از خرید خود راضی است اما از بازی خوشش نیامده است از اینکه بازی خیلی سریع تمام شده و پس از یکروز به مغازه دار رجوع می کند و در حین طلب بازی جدید میگوید که بازی چقدر کم بود یا خوشم نیامد!! یا دیده شده که از این جمله استفاده کرده اند

"آقا این بازیش چرا انقدر زود تموم شد؟؟ الکی گفتی خوبه خوبه"

3- مشتری از خزید خود راضی بوده یا نه فرقی نمی کند، چون بازی خراب بوده و او برای تعویض بازی به مغازه عودت می گردد.

مشتری گروه سوم وارد مغازه می شود و بازی را با توضیحات کامل به مغازه دار می دهد. مغازه دار هم یا می گوید که پس نمی گیرم!!! که در انتها مجبور است پس بگیرد.

یا می گوید که با یکی مثل همین عوض کن

یا می گوید که نصبش می کنم اگر خراب بود برایت عوضش می کنم

خلاصه اگر خراب بود که تعویض می کنند و مشتری به خانه میرود و جزئی از جامعه ی گروه اولی ها می شود.

اگر خراب نبود که آن وقت است که مکافات دارد و بازهم درگیر مواقعی می شویم که نمی دانیم حق را به چه کسی بدهیم.

مغازه دار می گوید من نصب کردم درست بود به من مربوط نمی شود (البته گاها پس هم می گیرد یا می گوید یک بازی دیگر بردارد)

مشتری می گوید که خب حالا من چیکار کنم یا این بازی را برای من درست کن یا پس بگیر

البته گاهی هم منتهی می شود به اینکه شما ویندوزت خراب است و بیار برایت عوضش کنم که از 10 – 15 تومان به بالا خرج این ماجرا می شود.

بعضی وقت ها هم اینقدر اوضاع بد نیست

مشتری وارد می شود (ا یک گیمر حرفه ای جنتلمن)، آقا فلان بازی را دارید/؟ ممنون!! چقدر تقدیم کنم!! 20 تومن، بفرمایید (با احترام یا دو عدد 10 تومانی عیدی!! یا انواع دیگر ) شاید هم کارتش را بدهد تا برایش کارت بکشید.

مغازه دار هم با این تیپ مشتری حال می کند و گاها به هر بهانه ای به او تخفیف می دهد و دوست دارد با او گرم بگیرد.

همه ی این ها که گفته شد مجموعه ای از یک سال کار من در یک مغازه ی خدمات کامپیوتری بود که اینها فقط مربوط می شد به بحث خرید یک بازی که دغدغه های بسیاری را برای هر دو طرف دارد. البته این مقاله صرفا جهت خوانده شدن و شاید لحظه ای لبخند نوشته شده و قصد توهین به هیچ قشری از جمله مغازه دار، مشتری، زهره، عطارد، مریخ، زمین و سایر را ندارد.

البته این هم می دانیم که بسیاری از شما تجربیات بهتری دارید و با بسیاری از قسمت های این مقاله مخالفید، که این را هم برای شما با تجربگان می گویم و درخواست میکنم مارا در نوشتن مقاله های بهتر یاری فرمایید.

البته این را هم میدانیم که زیاد از البته استفاده کردیم و البته می دانیم که شما آنقدر بزرگوارید که البته های ما را به بزرگی خود می بخشید.

علی سمیعی

www.naghdooni.ir